وقتی سوءمدیریت در منابع آبی را با خشکسالی اشتباه میگیریم!
به گزارش فریاد نهاوند آنلاین، در ماه های گذشته شاهد تلاقی و تقارن دو رویداد آبی و خشکسالی در کشور بودیم. رویداد اول مربوط به سیلابهای غیرمنتظرهای بود که در استانهای مختلف روی داد و تلفات سنگین جانی و مالی بر جای گذاشت. رویداد دوم مربوط به آشکار شدن واضحتر نشانههای کمآبی و افت محسوس نزولات جوی در اتمام ذخایر برخی سدها و چشمههاست که نمونه آن را در شهرکرد و همدان و خوزستان میبینیم. آیا از فصل مشترکی به نام سوءمدیریت در پیوند این دو رویداد به هم میتوان استفاده کرد؟ به این معنا که ما برنامه جامع، مدون و قابل اجرایی برای مدیریت منابع آب نداریم؟
خشکسالی و سیل چنان که مدیریت نشود خصلت بحرانزایی تصاعدی خواهد داشت و منجر به ایجاد مشکلات تأمین آب شرب و بهداشت، توقف توسعه در صنایع و معطل ماندن سرمایهگذاریهای انجامشده در بخشهای مختلف میشود.
اگر مهرههای این دومینو را همین طور ادامه بدهیم، به قطعات دیگری هم خواهیم رسید. از بین رفتن عرصههای تولیدی متکی به آبیاری، بهویژه باغات و اراضی کشاورزی، افزایش نرخ بیکاری و کوچ جمعیتی از روستاها به شهرها ، تحمیل هزینه حاشیهنشینی به شهرها و زیرساخت غیرضروری و افزایش ناامنی و تنش اجتماعی را تحت تأثیر قرار میدهد.
در واقع مشکل اصلی در مقابله با بحران خشکسالی، کمآبی، سیلاب و طوفان، عدممدیریت مناسب، نداشتن آمادگی و استفاده نکردن از ظرفیتهاست.
امسال برای کشاورزان و باغداران نهاوندی به سختی گذشت بسیاری از باغات خشکید و بسیاری از محصولات باغات به دلیل کم آبی و بی کیفیتی وارد بازار مصرف نشد ، مسئله اصلی و مهم در مورد آب شهرستان نهاوند شهر سرابها و رودهای خورشان ، شکاف بین عرضه و تقاضاست یعنی منابع آب موجود بخصوص در چند سال گذشته به نحوی مورد بهره برداری قرار گرفته که علاوه بر استفاده بیرویه از منابع، هنوز بخش مهمی از تقاضاها را داریم که آبی برای بهرهبرداری آن وجود ندارد. اینها زمینهساز بخشی از بحرانهای موجود است. این بحران ها پیامدهایی داشته است که امروز بسیار مشهودند یکی از این پیامدهای بسیار مهم خسارتهایی است که بیشتر به بهرهبرداران ضعیف، کم صدا و حاشیهای وارد شده که نمی توانند در چنین شرایطی در میدان باقی بمانند و به کرات جهت مطالبه حق خود در مقابل فرمانداری تجمع کرده اند!
به گفته خیلی از کارشناسان ، باغداران و کشاورزان مهمترین مشکل ، مدیریت تخصیص است چون مدیریت آب اساسا باید برای تعادل عرضه و تقاضای آب تلاش کند. به طوری که هم در قسمت عرضه و هم در قسمت تقاضای آب این تعادل برقرار شود. در حالیکه این تعادل برقرار نیست و نارضایتی هایی را به همراه داشته است.
خشکسالیهای مدیریتی اثرات سوء خشکسالی و کم آبی را بیش از آنچه که باید باشد، بر کشاورزی و باغداران شهرستان تحمیل کرده است.
وقتی راندمان آبیاری در روشهای سنتی هنوز پایین است، وقتی هدر رفت آب حتی در اراضی مدرن علیرغم مجهز شدن به سامانههای نوین آبیاری و تحت فشار هنوز هم بالاست، وقتی مراکز تحقیقاتی ، رشد و نوآوری همسو با اولویتها و سیاستگذاریهای کمیته ملی سازگاری با کم آبی نیستند، وقتی شرکتهای آب منطقهای نگاه اقتصادی و کسب درآمد ریالی و فیزیکی به آب دارند، وقتی صندوق بیمه محصولات کشاورزی جداگانه ساز خود را می زند، وقتی مسئولان بخش کشاورزی دنبال تحمیل کردن الگوی کشت به کشاورزی از طریق روشهای غیر منطقی و دنبال دستورالعملی کردن موضوع هستند، وقتی برخی سموم تاثیر خود را از دست دادهاند و گیاهان و آفات نسبت به آنها مقاومت نشان میدهند مصونیت امروز ما از خشکسالی یک آرزوی دستنیافتنی است!
این در حالیست که بتنی کردن انهار و شبکههای آبیاری و مجهز شدن اراضی آبی به سامانههای نوین آبیاری صورت نگرفته ، ساخت سد گرین با بیش از یک دهه از عمر آن هنوز پیشرفت قابل ملاحظه ای نداشته و در هاله ابهام است و به دلیل بیتدبیری ناشی از وجود مدیران ناکارآمد ، بهرهگیری مناسب و در خور این حوزه صورت نگرفته است و اگر با تغییر مدیران نالایق در حوزه آب و کشاورزی مدیرانی با فکر نوین ، دلسوز و برخوردار از روحیه و مدیریت جهادی سر کار بیایند و وعده های مسئولان در این حوزه محقق شوند ، اثرات سوء خشکسالی خیلی بیشتر از وضعیت فعلی کاهش خواهد یافت و باغات و کشاورزی شهر سرابها در تمنای آب خشک نمی شوند.