سرخط خبرها

نوشتن و نویسندگی از مهمترین دستاوردهای بشری است که در دوره های مختلف بر روی چوب و فلز و پوست حیوانات آنچه بر دل می آمد و در واقع الهامات درونی بود می نگاشتند، شاعران و نویسندگان صاحبان قلم و بازگوکنندگان اندیشه و علم هستند که در مسیر تعالی بشری گام بر می دارند و قلم می زنند. نوشتن، نگارش الهامات قلبی یکی از معجزات قلم باشدکه توسط شاعران و نویسندگان بر روی صفحه سفید روزگار به خوبی می درخشند. گاهی نویسندگان و شاعران از بطن وجودیشان برای ما می نویسند و گاهی آن را در صحنه روزگار به نمایش می‌گذارند کمتر کسی را می توانی پیدا کنی که هم قلمش بنگارد و بدنش آن را به بازی بگیرد، نویسنده باشی و بازی کنی بر صحنه ی روزگارت ، کارگردان باشی و بر زندگی هنری ات و آن را بیاموزی به شاگردان روزگار. معرفی می کنیم به مخاطبین فریاد نهاوند یک استاد هنرمند را که کارنامه اش میدرخشد با سوگ سواران ، نمایشنامه ای که خود نوشت و بازی کرد و کارگردانی کرد... استاد محمد ساکی ... با احترام ، لطفاً خودتان را معرفی کنید؟ محمد ساکی هستم متولد ۱۳۳۹ ، فرزند شهید داراب ساکی که در عملیات مجنون به دیار دوست شتافت و پس از سالها دوری و پس از چشم انتظاری و مرگ مادرش خاک و پلاکش را آوردند، لذا من هم خودم را ملزم می دیدم بر اساس رسالتی که دارم به عنوان یک هنرمند کوچک ، بیشتر در عرصه شهید و شهادت قلم زنی کنم. همیشه احساس میکردم که فرزند شهید بودن خیلی رسالت های دیگری دارد به همین خاطر بیشتر در این وادی حرکت و قلم زنی کردم. از شغلتان برای مخاطبین نشریه فریاد نهاوند ، بگوئید: دبیر بازنشسته آموزش و پرورش ، شاعر ، نویسنده، بازیگر و کارگردان تئاتر هستم . از چه سالی وارد عرصه شعر وشاعری شده اید؟ هنر را سال دوم یا سوم راهنمایی که بودم با تئاتر و گهگاهی با خواندن شعر شروع کردم اما از سال ۱۳۶۰ در سن ۳۸ سالگی بصورت جدی کار هنری را آغاز کرده ام و از سال ۱۳۶۰ تا ۱۳۷۰ هر سال بخاطر شهدای گروه ابوذر یک نمایش روی صحنه می آوردیم، صحنه های که مربوط به دادگاه، اعدام و صحبتهایی که در بند زندان داشتند و هر ساله به مدت ۱۰ روز در سالن ابن سینای شهرستان نهاوند آن را انجام میدادیم. آیا تا به حال کتاب شعر چاپ کرده اید ؟ برای مخاطبین ما نام ببرید: بله، تابحال سه کتاب نوشتم به نام های کتاب راویان کوی عشق که رتبه ی اول کشوری را در سال ۱۳۸۴ کسب کرد، دومین کتاب عارفان بیدار بود که این نیز در مقوله شهید و شهادت است و یک اثر دیگر که حالت رُمان مانند داشت کتابی با نام سوگ سواران هست که در وصف شهدای گروه ابوذر نوشته ام با مقدمه ای از(دکتر محمدرضا سنگری) محتوای این کتاب بر اساس زندگینامه شهدای گروه ابوذر است و بهتر شناختن این جوانان غیور برای اکثریت جامعه، وقتی به معنای عمیق زندگی این ۶ شهید نگاه میکنیم به این نکته میرسیم که زندگینامه آنها میتواند در غالب یه کتاب نوشته شود برای همین بنده توانستم این کتاب زیبا را بنویسم. تاکنون چند انجمن شعری و ادبی داشته اید؟ در زمینه ادبیات و در زمینه شعر چند انجمن تشکیل داده ایم با نام های انجمن ادبی شعر، انجمن امید، انجمن اوستا و اخیراً انجمنی هم تشکیل شده که در آن هم تدریس داستان می شود هم حالت انجمن میعاد قلمی است که هم زمینه داستانی دارد هم آموزشی برای بچه هایی که علاقمند هستند در این عرصه شرکت کنند. بیشتر به شعر علاقمند هستید یا داستان نویسی؟ حرفه اصلی بنده در اوایل شعر نویسی بود و بیشتر شعر می سرودم و احساس میکردم شعرهای که در مراسمات مذهبی مخصوصاً در ماههای محرم توسط مداحان ما ارائه می شود از کیفیت و رسالت لازم برخوردار نیستند، به همین علت با چند تن از مداحان شهرستان صحبت کردیم که شعر از ما و خوانش از شما و مداحانی بسیاری دراین زمینه و سبک را پرورش داده ایم. در چه غالب هایی شعر سروده اید؟ در غالب های مختلفی از شعر طبع آزمایی کردم شعرکلاسیک، شعر نیما، شعر سپید اما بیشتر در زمینه های شعر کلاسیک قلم زنی کرده ام، و شعر سپید و نیمایی هم گاهاً کار میکنم، ولی بخاطر همین آئینی بودن اشعارم از شعر کلاسیک بیشتر استفاده کردم. به نظر شما شعر گفتن یاد گرفتنی است یا ذاتی ؟ شعر گفتن در مرحله اول ذاتی است و در اصل جوهره اصلی و خمیر مایع آن بایستی در درون هر انسانی وجود داشته باشد ولی بازم هم میتوان آنرا هدایت کرد و به آن وسعت بخشید. بنظر شما وضعیت شعر جوان کشور ما چگونه است؟ اصل شعر به اینصورت است که به سمت نو شدن و تازه شدن پیش رفته است و طبیعی است که شعر جوان هم از این قافله مستثنی نیست و به همین علت است که اکثر جوانان بسمت شعرهای نیمایی و سپید میروند و بسیاری از شعرای جوان موفقیت هایی را در این حوزه کسب کرده اند ولی ما در این مسیر هنوز هم در اول راه هستیم. بنظر شما چه آسیبی بیشتر شعر جوان را تهدید میکند؟ آسیبی که شعر جوان را تهدید می کند عجله کردن در بیشتر سرودن شعر سپید و نیمایی است که ممکن است در یک روز دهها شعر سروده شود و همین سرعت دقت و کیفیت کار را پائین می آورد و همین باعث می شود که شاعر خود را بزرگتر از زمان حس کند و دچار خود بزرگ بینی شود حالا که صحبت از شعر جوان شد بازهم یکی از افتخارات نهاوند ما جوان فرهیخته و شاعر ارزنده ای است بنام گروس عبدالملکیان که در سطح کشور مطرح است. نخستین شعری که گفتید چه شعری بوده است؟ اولین شعری که سرودم در رابطه با شهدای گروه ابوذر بود، در آن زمان بنده کلاس دوم راهنمایی بودم، آنها در سال ۱۳۵۲ اعدام شدند و عظمت شهادت این عزیزان تاثیر بسزایی بر من گذاشت، در آن زمان ناخودآگاه یک لحظه شروع به نوشتن کردم؛ (برف و بارونم ای خدا، برف و بارونم/ شش تا جوونم ای خدا، شد تیر بارون) و درست در روز چهلم شهادت گروه انقلابی ابوذر این شعر را در مسجد جامع خواندم. بهترین شعری که تاکنون گفتید و بیشتر از همه به آن علاقمند هستید کدام یک بوده است؟ شاید یکی از بهترین سروده هایم بدعت های عاشورا باشد مواردی که به روزهای عاشورا مربوط است را بصورت شعر درآوردم و بسیار هم ماندگار شد. درباره شهید داراب ساکی پدر بزرگوارتان تاکنون شعر گفته اید؟ خیر، خیلی عجیب است که ما تا زمانی که چیزی را داریم آنرا مطرح میکنیم ولی نمیدانم مسئله شهادت چگونه است که همیشه در آخر به سراغ آن میرویم رفاقت عجیب پدر من با شهید محسن امیدی در آن زمان خیلی زبانزد همگان بود، هرگاه میخواهم پدرم را نقد کنم شاخصه های آنرا در وجود شهید امیدی میبینم واینها برایم یکی هستند. از بین شاعر های که در جریان انقلاب اسلامی بودند کدام را موفق تر می بینید؟ ما در ادبیات انقلاب شعرای زیادی داشتیم؛ یادم هست در گذشته ما یک سفر ۱۸ روزه به مشهد را داشتیم که این دعوت از کل شعرای کشور بودند و از استان همدان آقای جواد محقق نماینده همدان و بنده حضور داشتیم و در این سفر فرصت این بود که ما شعرای زیادی را بشناسیم و باهم مقایسه کنیم ولی دو شاعر که واقعاً سرآمد هم بودند قادر طهماسبی بود با (تخلص فرید) که استاد دانشگاه اصفهان بودند، فرید بینایی عجیبی داشت این شاعر عزیز بینایی چشم چپ خود را از دست داده بود و با چشم راست هم سه دهم توان بینایی را داشتن و همه شعرهایش را ضبط می کرد و شخص دیگری برایش آنرا مینوشت همیشه هم اول بود؛ یکی دیگراز شاعران موفق و معروف مرتضی امیری اسفندقه بودند و پیشکسوت آنها آقای محمدعلی بهمنی است که حال خوبی هم این روزها ندارد. انجمن های ادبی چه تاثیری تو شعر دارند؟ بسیار موثر است اصلا شعرای توانایی هستند که در مرحله ی اول از همین انجمن ها شروع به کار کرده اند یعنی در اینگونه انجمن ها شعرهایشان سیقل داده شده و پخته شده اند و آموزش های لازم را دیده اند، و نقش بسیار زیادی انجمن ها در شعرهای بچه ها دارند در سالهای اخیر به دلیل وجود کرونا برخی از انجمن ها تعطیل شد و انجمن ادبی آنچنانی وجود نداشت و این مسئله برای خیلیها دچار تضرر شد در حال حاضر کتابخانه صبا جایگزین انجمن ها شده است. تاکنون جشنواره های برای شعرهای هنرمندان برگزار شده است؟ در نهاوند خیر ، ولی ما هر ساله هم جشنواره شعر داریم و هم جشنواره داستان نویسی یک سال در شهرستان بهار یک بار در خود استان همدان، ولی تا بحال در شهرستان نهاوند جشنواره ای به آن صورت برای شاعران برگزار نکرده اند و در این بین اداره ارشاد اسلامی نهاوند در کارهای فرهنگی ضعیف عمل کرده است ، مبنای ارشاد در اصل میبایست مجتمع فرهنگی باشد که این واقعیت متاسفانه در این اداره شکل نگرفته است ودغدغه فرهنگی ندارند. چه کسی در خانواده شما مشوق اصلی تان بود؟ در مرحله اول پدرم؛ چون پدرم خودشان شاعر بودند و چیزی که برایم در آن زمان خیلی جالب تر بود خواندن و نوشتن پدرم بود ایشان میتوانستند خیلی خوب شعر بخوانند ولی نمیتوانست بنویسد، بعد از آن معلم نقش پررنگی برایم داشت اگر خوش شانس باشی و با یک معلم خوش ذوق روبرو شویم خیلی میتواند در زندگی ما تاثیرگذار باشد. بنظر شما شعر چه حسی را به انسان القا میکند؟ میتوان گفت هر زمانی که ما از زندگی خسته میشویم و هم مسائل خصوصی زندگیمان ما را کلافه و سردرگم میکند، بهترین چیزی که میتواند به آرامش ما کمک کند شعر گفتن است ما با شعر زنده میشویم و حس خیلی خوبی برای درون همه افراد در جامعه میتواند داشته باشد. جایگاه شعر و شاعری در نهاوند چگونه است؟ شعرای بسیارخوبی داریم اما آنگونه که باید به آنها توجه نمی شود که انتظار است مسئولین توجه ویژه ای به آنها داشته باشند و حرمت هنرمندان حفظ شود . شاعرها دنیای عجیب و روحیه ی قوی و همیشه شادی دارند، ولی در نهاوند جایگاه ویژه ای برای هنرمندان وجود ندارد . مسئولین فرهنگی قدردان زحمات هنرمندان نیستند، حداقل کاری که میتوان کرد در طول سال برگزاری یک جشنواره برای هنرمندان و شاعران است که آنهم از ما هنرمندان دریغ میکنند ، اما در شهرهای همجوار جایگاه والاتری برای هنرمندانشان قائل هستند. به چه شاعرانی علاقه دارید؟ من معتقدم که مولانا آموزگاری است که در نهایت درایت و هوشمندی، درس‌ها و تجربه‌هایش را به رایگان به دیگران می‌بخشد. مولانا صاحب سبک داستان در کشورهای غربی است و حاکوترین داستان جهان مربوط به مولاناست چرا که داستان های حاکویی مقدمه ، میانه و نتیجه دارد. بین فرهنگی بودن و هنرمند بودن کدام را انتخاب می کنید؟ اینها هر کدام دو مقوله توام با هم هستند ولی اگر در همان فرهنگی بودن هنر نهفته نباشد اصلا ارزشی نخواهد داشت پس در نتیجه هنرمند بهتر از فرهنگی بودن است. شما درکنار اینکه شاعر ، نویسنده و فرهنگی بازنشسته هستید، کار تئاتر هم انجام می دهید لطفاً در این خصوص توضیحاتی به مخاطبین ما بدهید : بنده مدت ۲۰ سال مدرس فیلمنامه نویسی در انجمن سینمای جوان بودم، چندین کتاب داستان چاپ کردم و کتاب شعر هم دارم و دغدغه ای پیش بیاید‏ شعر هم می‌گویم، اما دغدغه اصلی من و تمام وجودم در خدمت تئاتر است و حال و هوای خاصی به من دست می دهد وقتی بچه های تئاتر را در حال اجرا می بینم انگار روح من با تئاتر مأنوس است. تئاتر های زیادی با اساتید بسیاری اجرا کرده ایم که مقام های برتر استانی را کسب کرده اند. سیر تئاتر شهرستان صعودی بوده است یا نزولی؟ سوال زیبا و قشنگی است اگر بخواهیم واقعیت را مطرح کنم باید بگویم متأسفانه سیر تئاتر در نهاوند نزولی بوده است و علت آن هم این بوده که در گذشته بچه های تئاتر با یک دل گرمی و صمیمیت خاصی مثلاً ۱۰ شب درکنار هم شبانه روز می ماندند و یک کار را به مرحله اجرا می رساندند و کار دلی بود. این مطلب خیلی مهم بود الگوهایی که در آن زمان بودند به بچه های تئاتر انرژی می‌دادند و امکانات خاصی هم نبود اما با اراده و عشق خودشان انجام می دادند اما امروز با علم با اینکه علم و تکنیک تئاتر پیشرفت کرده و انتظار می‌رود، که رونق بیشتری نسبت به قبل داشته باشد ولی من احساس می کنم که نسبت به قبل رونق این کار حداقل در شهرستان ما مقداری کمتر شده است. درخواست شما از مسئولین شهرستان برای بهتر شدن حال و هوای تئاتر شهرستان چیست؟ مقوله هنر و هنرمند جز لاینفک زندگی اجتماعی است و من معتقدم هر چه به هنر و هنرمند اهمیت بدهیم مخصوصاً تئاتر که یک منبر است، بهتر می شود. قبلاً بچه های تئاتر با وضو روی صحنه می رفتند و قداست خاصی داشت و این قداست را اگر ما در خود تئاتر امروز هم پیاده کنیم و مسئولین هم حمایت کنند مسلماً بهتر و بهتر خواهد شد. یکی از بهترین خاطرات تان از شروع هنر تا به امروز چه بوده است؟ برای ما عنوان کنید: شاید زیباترین خاطره که بنده در ذهنم از تئاتر است در خصوص تئاتری به نام مرگ سقراط باشد. شهید عباد سیف بچه های گروه تئاتر را در حمام گلشن جمع می کرد و در آنجا تمرین می کردیم و یکی از ماندگارترین تئاتر های این شهرستان بود که هیچ گاه این تئاتر زیبا را فراموش نمیکنم. ابتدای این تئاتر با « شعر علی مرد حق» شروع می شد و شهید بهمن منشط شهید دیگری از گروه انقلابی ابوذر با صدای بسیار زیبا و قدرتمندش رونق بسیاری به این تئاتر داده بود که همین جا یاد و خاطره این شهدای گرانقدر را گرامی میداریم. این کار به نویسندگی حاج عباس خرمی و با کارگردانی حاج عباس الوندیان و با حضور مرحوم علی غلامی انجام شد که بازه بسیار خوبی داشت و روزانه ۲ الی ۳ سان در سالن ابن سینای نهاوند اجرا می شد . ماندگارترین تئاتری که کار کردین کدام بوده است ؟ از ربذه تا جبهه های جنوب، خون سبز و خروش مختار از کارهایی است که ماندگار شدند و تا سالهای سال در ذهن ها باقی خواهند ماند. واکنش مردم را در مقابل شعر ها و داستان و تئاترهای خود چگونه می بینید؟ استقبال مردم در مقابل اینگونه هنرنمایی ها بی نظیر است، مخصوصاً کتاب سوگ سواران بازتاب بسیار وسیعی هم در بیرون و هم در داخل داشت و همچنین تئاترهای که در رابطه با شهدای گروه انقلابی ابوذر به نمایش در می آمد به تقاضای خود مردم هر ساله برگزار میشد و میخواستند که این کار حتماً صورت بگیرد، شعرها هم همینطور، استقبال قابل توجهی دارند و در گروه هایی که در فضای مجازی فعال هستند و مربوط به فرهنگ و هنر هستند بازتاب خیلی خوبی دارد. چه توصیه ای برای کسانی که به تازگی وارد عرصه شعر و شاعری شده اند دارید؟ افرادی که به تازگی وارد این عرصه شده اند قابل ستایش و تمجید هستند و میبایست به این هنرمندان تبریک گفت، چون در این عرصه ی سخت از زندگی و بقول گفتنی (غم نان اگر بگذارد)، خیلی کار بزرگیست که با وجود مسائل پیش آمده روز و همچنین فشار های اقتصادی و معیشتی بتوان در مسیر فرهنگی و آگاهی بخشی کاری انجام بدهی و این خیلی با ارزش است، جوان های ما در حال حاضر از لحاظ سرودن شعر، داستان نویسی و به اجرا گذاشتن نمایش نامه ها رو به رشد هستند و امیدواریم کسانی که در این عرصه ها قدمی برداشته اند محکم تر از قبل به کارشان ادامه دهند و موفقیت های بزرگی را کسب کنند. چقدر جامعه را نیازمند شعر و داستان و تئاتر میبینید؟ جامعه ما بسیار نیازمند ادبیات است مخصوصاً تئاتر که یک نوع زندگی روی صحنه است وقتی تئاتر هست یعنی جامعه زندگی میکند، جامعه ما هیچوقت بدون تئاتر نبوده است ولی به هرحال امروزه کمی به سمت جشنواره ای شدن رفته است، تئاتر و داستان نویسی میتواند به همه مردم جامعه آگاهی بخشی و تجربیات فوق العاده ای ارائه دهد. آقای ساکی در آخر یک نکته ادبی یا سخنی ماندگار برای ما و مخاطبین فریاد نهاوند بفرمائید؟ در جایی خواندم روزی یک شخص به حضرت عیسی (ع) برخورد میکند و مقداری سخنان نامربوط به حضرت میزند ولی حضرت عیسی(ع)در مقابل این ناملایمتی ایستادگی میکند و در مقابل به آن شخص احترام بسیار میگذارند، کسانی که در اطراف آنها بودند از حضرت سوال میکنند، چرا اینهمه در مقابل بی ادبی های این شخص با احترام برخورد کردید، حضرت عیسی(ع) فرمود؛ هر کسی هر آنچه که دارد خرج میکند او نیکی و بیان و رفتار خوب نداشت پس همان چیزی را که در وجود خودش بود خرج کرد ما هم یک نوع بیان دیگر داشتیم خرج کردیم. این نکته مهمی است که انسان به اندازه همان چیزی که دارد خرج کند، مهرورزی و عشق ورزی به هم نوع خیلی مهم است، مخصوصاً در جامعه کنونی ما که مردم مشکلات زیادی دارند، اگر بتوانیم به هر شکلی به هم نوعان خود کمک کنیم انسان بزرگی هستیم و این کار از عبادت هم بالاتر است . و در آخر آرزوی موفقیت برای همه .

نظرات (0)

امتیاز 0 از 5 از مجموع 0 رای
نظری برای این مطلب وجود ندارد

نظر خود را اضافه کنید.

  1. ارسال نظر توسط مهمان
امتیاز به مطلب:
0 کاراکتر
پیوست ها (0 / 3)
Share Your Location